تصویری که پایتخت از شمالیها ارائه میکند
سریال پایتخت بعد از پخش نوبت اول آن در نوروز 1390 با اعتراضات گستردهای مواجه شده بود. اما در مجموع ویژگیهای مثبت آن غلبه یافت.
پایتخت2 پس از یک وقفه دو ساله، این بار در شهرستان ساخته شد. ظاهرا در «علی آباد» استان گلستان. یک خانواده بانشاط و باصفای ایرانی که وضع مالی خوبی ندارند، اما با همه خوبیها و بدیهای زندگی روزگار میگذرانند.
اکنون نوروز به نیمه رسیده و نمایش قسمتهای مربوط به شمال تمام شده است.
جالب است تصویربرداری قسمتهای اولیه آن در علی آباد انجام نشده، بلکه در شهر من، شیرگاه مازندران (و بعضا در زیراب، قائمشهر و یا کارگاه گلدستهسازی آمل) صورت پذیرفته است. در شهر ما هیچ وقت مردم دور گردنشان کارتون نمیاندازند که ویلا اجاره بدهند! این صحنه تجمع کارگران فصلی مربوط به شهر ما نیست. خانه ویلایی دریاکنار اون خانم ثروتمنده که میخواست بچهاش رو تربیت کنه هم مال شهر ما نیست. خیلی از رفت و آمدها و امثال آن هم اصلا جور در نمیآید.
اینها مهم نیست. مهم تصویری است که از مردم مازندران ارائه میشود.
تصاویر مثبتی که از شمال ارائه نشد
از لهجه که افراط در آن شاید از بابت طنز توجیه شود، بگذریم، یک آدم مازندرانی سالم از جهت فکری فرهنگی در این سریال پیدا نمیکنیم! چرا؟
یه مشت دیوانه، عصبانیمزاج، عقدهای، دچار شک و تردید، یه ذره همدیگه رو قبول ندارن!
این هم خروسباز حرفهای تو شهرهای کوچک شمال؟
باشه همه اینها درست! نمونههای تکتک این رفتارها و تفکرات زشت در مازندران هست. اما یک طلبه جوان خوب، یک نوجوان بسیجی، یک مادربزرگ مهربان و امثال اینها هم هست که میشد ولو در اقلیت در سریال حضور داشته باشد. یک مسجد، یک امامزاده، یک نماز جماعت و امثال اینها در شمال نیست؟
---
ویژگیهای مثبت این سریال در جای خودش مورد تقدیر است.
---
پس از انتشار این مطلب در پلاس، مطالب و گفتگ و گوهای زیادی درباره آن رد و بدل شد. عمده مخاطبان اصرار داشتند که چون این سریال، در کل غنیمت است، بیخیال! حتی جالب است آقای وحید یامینپور هم در همین از صدا و سیما راضی شده بود. به هر حال، نیمه خالی لیوان، آنقدر خالی هست که تو ذوق بزند.تازه این نیمه خالی نسبت به یک صدا و سیمای معمولی است. وگرنه در مقایسه با صدا و سیمای انقلاب اسلامی، تماما خالی است. خواستم مطالب و مباحثات مربوطه را در اینجا هم بازنشر بدهم. فعلا بی خیال!